دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

2033

واضحه که طاقت نیاوردم و 2 بار به تلگرام سر زدم 

عکس عوض کرده بود ولی جوابی نداده بود

مطمئن تر شدم که وقت گذاشتن برای همچین آدمی اشتباهه 

خواهرجونم که باهاش قهر بودم به تلفن خونه زنگ زد هم مثلا میخواست آشتی کنه هم احساس کردم میخواست ببینه من خونه ام یا بیرون که تلگرام نرفتم

مامانم زنگ زد و کلی جامو خالی کرد و سفارش گلهاشو کرد که بهشون آب بدم

 خودم را تو آینه نگاه کردم وکلی  قربون صدقه خوشگلیام رفتم

با گردو رفتیم خرید و برای مهمونی  کت دامن اسپورت خریدم

عادت ندارم  به صورت پسرا زل بزنم ولی امروز مرضم گرفته بود و چند نفرو سرکار گذاشتم 

100 صفحه از کتاب عمو رو خوندم ولی فکر نکنم امشب تموم کنم

دو بار خوابیدم و کلی خوابهای عجیب دیدم

هزار بار توییتر رفتم 

حمام رفتم و زیر دوش به خودم پیچیدم و اشک ریختم

 کلی هم فکر کردم همه هم بی نتیجه

از هم بی نتیجه تر الگوریتمی بود که صبح  برای دوست موندن برای خودم کشیدم و نمودار میگفت دوست بمونم ولی چند ساعت بعدش  با یه پیام خیلی جدی همه چی را تمام کردم

بار دوم که رفتم تلگرام دیدم یکی از دوستام نوشته حتما من رفتم سفر که آنلاین نیستم و بهشون گفتم که نخیر تو خونه نشستم ولی نگفتم چه مرگمه

الانم میخوام تا قبل خواب کتاب بخونم و آهنگ گوش بدم

نظرات 1 + ارسال نظر
NJ یکشنبه 14 خرداد‌ماه سال 1396 ساعت 10:36 ب.ظ http://njs.blogsky.com

کتاب و موزیک رو هستم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد