ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
تو مرا آنقدر آزردی،
که خودم کوچ کنم از شهرت؛
بِکنم دل ز دل چون سنگت
تو خیالت راحت،
می روم از قلبت
می شوم دورترین خاطره در شب هایت...
تو به من می خندی
و به خود می گویی:
باز می آید می سوزد از این عشق
ولی...
برنمی گردم نه!
می روم آنجایی
که دلی بهر دلی تب دارد،
عشق زیباست و حرمت دارد...
تو بمان،
دلت ارزانی هرکس
که دلش مثل دلت
سرد و بی روح شده است،
سخت بیمار شده است،
تو بمان در شهرت!
مهدى مولود