دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

2372

نیم ساعت پشت تلفن غر زد و از دست این و اون نالید و منم توییتر بالا پایین کردم و 

هی گفتم چی بگم والا

ای بابا

آره دیگه

نه خب

عجب 

و اون گفت و گفت و من خوندم و خوندم

اینقدر حجم بدبختی زیاد شده که دیگه حوصله هیچکس و هیچ چیزو ندارم  

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد