ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
میخوام درباره یکی از مشکلات زندگیم بنویسم که از نظر خیلیا خنده داره
من از رانندگی متنفرم و تمام این سالها سعی کردم ازش دوری کنم و بهش نیاز نداشته باشم
تا حالا نمیخواستم دربارش بنویسم ولی دیروز که خودم تو گوگل سرچ میکردم ببینم کسی دیگه مثل منه به این نتیجه رسیدم تجربیاتمو بنویسم
هوش و استعداد و توانایی آدمها متفاوته
آخرین بار که به هوش خودم شک کردم و تست هوش دادم به عدد 116 رسیدم پس خنگ نیستم و مشکل شیوه آموزش و یادگیریه
کارهای عملی را اصولا با آزمون و خطا یاد میگیرم
پدرم که میخواست دوچرخه سواری یادم بده چند ثانیه پشت دوچرخه را گرفت و گفت برو و رفتم و وقتی برگشتم خونه دوچرخه سوار بودم فقط تمام بدنم را چسب زخم زدم!
از کامپیوتر متنفر بودم و خواهرم یه روز اومد و چند تا کار در حد روشن خاموش و کپی پیست یاد داد و رفت و بعدش تا جایی پیش رفتم که خودم ویندوز نصب میکردم
آشپزی و قلاب بافی و بقیه کارهای هنری و حتی شنا هیچ کدوم با آموزش درست نشد و بعضیاش با تلاش خودم عالی شد و بعضیا به جای قابل توجهی نرسید
و البته کلا آدم کارهای عملی نیستم
شاید دلیلش ذهن درگیرم باشه
به هر حال مدتیه میخوام رانندگی یاد بگیرم و تا الان ناموفق بودم
میشینم گریه میکنم و میگم نمیخوام برم رانندگی و گردو تعجب میکنه و بهم میخنده و حق داره
و اینکه چرا برای این کار اصرار دارم چون میخوام به خودم ثابت کنم که میشه و به گردو هم نشون بدم برای کارهایی که دوست نداری هم باید تلاش کنی
و از همه مهمتر اینکه دوباره یه کاری را نصفه ول نکنم
دیروز بدترین جلسه آموزشی بود
پشت فرمون نشسته بودم و ساعتو نگاه میکردم و به مربی میگفتم نمیتونم و تو دلم فریاد میزدم نمیخوام
بعدش رفتم امتحان آیین نامه را دادم و ده دقیقه ای تست ها را زدم و قبول و تمام .با اینکه فقط یه روز برای خوندنش وقت گذاشتم ولی امان از خود رانندگی
یه فرمونه و دنده و سه تا پدال و اگه بزارند خودم باهاشون کنار میام
امروز میخوام بهش بگم کلا هیچی نگو و یاد نده و بزار اشتباه کنم بزار خاموش کنم بزار خودم یاد بگیرم