ما یک رویای ناتمام بودیم. رویایی که با صدای بلند یک پرنده،به آخر نرسید و ناگهان از خواب برخاستیم. حتی یادمان نیست که با صدای کلاغ از خواب پریدیم یا با صدای یک بلبل سرمست؟ یک رویای ناتمام بودیم که میتوانست تمام شود و مثل فیلم های فردین، پایانی خوش داشته باشد. اما چه میشود کرد؟ میلیونها نفر، مثل ما بودند و در طول تاریخ، مثل ما ناتمام باقی ماندند. من تصمیم دارم خودم را به انتها برسانم و چه فصلی بهتر از زمستان؟ می روم در جایی بهتر و تا ابد رویاهای شیرین خودم را تماشا خواهم کرد. بی آنکه کسی چرت مرا پاره کند و آزارم بدهد. نمی دانم چرا اینها را در این وبلاگ نوشتم؟ حتما قسمت بود . قسمت ما هم آن خواهد شد که باید
زنده باشید
منم نمیدونم!
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ما یک رویای ناتمام بودیم. رویایی که با صدای بلند یک پرنده،به آخر نرسید و ناگهان از خواب برخاستیم. حتی یادمان نیست که با صدای کلاغ از خواب پریدیم یا با صدای یک بلبل سرمست؟ یک رویای ناتمام بودیم که میتوانست تمام شود و مثل فیلم های فردین، پایانی خوش داشته باشد. اما چه میشود کرد؟ میلیونها نفر، مثل ما بودند و در طول تاریخ، مثل ما ناتمام باقی ماندند. من تصمیم دارم خودم را به انتها برسانم و چه فصلی بهتر از زمستان؟ می روم در جایی بهتر و تا ابد رویاهای شیرین خودم را تماشا خواهم کرد. بی آنکه کسی چرت مرا پاره کند و آزارم بدهد. نمی دانم چرا اینها را در این وبلاگ نوشتم؟ حتما قسمت بود . قسمت ما هم آن خواهد شد که باید
زنده باشید
منم نمیدونم!