ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
بعضی وقتا فکر میکنم شکل زندگی ام برای دوستام و دخترای فامیل بدآموزی داره همه آزادی و سفر و خوشی منو میبینند و اجازه ندادم در جریان سختی ها و بدبختی هام باشند
و البته دوران متاهلی هم سبک زندگی ام با بقیه فرق داشت و تا جایی که در اختیارم بود زندگی سنتی نداشتم
امروز از خلوتی گروه ترسیدم و احساس میکنم دوستی که در شرف طلاق بود بالاخره رفت محضرو کار را تمام کرد
و این دوست به زندگی من خیلی خوشبین بود و فکر میکرد دارم برای خودم عشق و حال میکنم و نتونستم قانعش کنم که مشکلاتی که با شوهرش داره در حد طلاق نیست و البته دلیل دیگه ای هم برای خودش داشت ...
حالا داشتم عذاب وجدان میگرفتم ولی به این نتیجه رسیدم که زندگی هر کسی به خودش مربوطه و یک زن 45 ساله اینقدر عاقله که به ظاهر زندگی من نگاه نکنه
و البته منم قبل طلاق حسرت زندگی کسانی که را میخوردم که تونسته بودند از زندگی تلخ خودشون را رها کنند و یه زمانی طلاق برام آرزوی دست نیافتنی بود و الان هم وقتی بدون احساسات و بامنطق با خودم خلوت میکنم اصلا پشیمون نیستم و خدا را شکر میکنم که تونستم زندگی خوب خودم را داشته باشم چه خوش و خرم چه سخت
الهی شکر؛همه ایام درامان خدا باشی عزیزم
متشکرم