ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
گردو دو سالش بود ازنظر روحی و مالی شدیدا داغون بودم
هر شب دعوا و داد و فریاد و بعضی وقتها کتک کاری
هیچی ازم نمونده بود
از مهاجرت خودش گفت اینکه اول رفته پاکستان و بعد...
بهم گفت برای خودت و بچه ات پاسپورت بگیر زبانتو قوی کن
غیرمستقیم بهم خط می داد و من خر جرات هیچ کاری نداشتم تا امشب که با این حال خراب و از ترس جنگ دارم به خودم و زمین و زمان فحش میدم که چرا همون موقع بچه ام را برنداشتم و از این خراب شده نرفتم