دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

2617

از دخترهای مهربونه فامیله و واقعا حس خوبی میده بهم و از معدود آدمهاییه که واقعا دوسشدارم 

عکس منو دیده اومده دایرکت و نوشته که دلتنگه و ازم تعریف کرده و ... منم  جوابش یه پیام صوتی دادم و تشکر کردم و ابراز دلتنگی و ...

تا اینجا همه چی خوب و عادی بود تا اینکه یادم افتاد داداشش مجرده

و دومین زنش را طلاق داده و چشام گرد شد از ترس

 اینقدر که  از پسرهای طلاق گرفته ی فامیل و خانوادشون می ترسم از مارمولک نمی ترسم 

تا حالا هیچ کدوم هم هیچی نگفتند و احساس می کنم این توهم و بیماری من باید معالجه بشه

از این به بعد استوریامو هاید می کنم نبینه

 همینقدر تلخ و مسخره شدم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد