دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

2645

تو بچگی زاینده رود داخل اصفهان را زیاد ندیده بودم یا الان هیچی یادم نمیاد ولی از زاینده رود خروشان باغ بادران و زرین شهر خیلی خاطره دارم 

پدرم از شلوغی خوشش نمیومد و بیشتر میرفتیم بیرون شهر کنار زاینده رود  پیک نیک

و اینجوریه که دو تا رود تو ذهن منه یه رود خروشان پر خاطره و یه رود آروم که باهاش حالم خوب میشه و الان دلتنگشم و دلم می خواد کنارش بودم و  زل میزدم بهش 

نظرات 1 + ارسال نظر
لطافت‌های روح یک خانووم پنج‌شنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1399 ساعت 01:48 ق.ظ http://L-R-Y.blogsky.com

سلام
هفته‌ی آینده میریم اصفهان

خوش بگذره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد