دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

2733

یکی اومد برای تعمیر یخچال ماسک که نداشت

کارت خوانش  آنتن نمی داد رفت کنار پنجره و لم داد رو مبل و به پرده دست زد منم همین جوری که دستامو چنگ می زدم مسیرشو حفظ می کردم و از وقتی که رفته ۳ بار همه جا را الکلی کردم 

حالا خرابی یخچال یادم رفته و غصه ام شده که این یارو فردا هم میاد تو خونه ام

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد