دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

2756

صبح بعد از پیامت استرس گرفتم ،فکر کردم نکنه دوباره مشکلی پیش بیاد و همه برنامه هامون بهم بریزه نکنه.... و بغضم ترکید
بقیه روز خودمو مشغول کردم تا دوباره فکر و خیال نیاد سراغم
  کتاب خانه م کیارستمی را می خونم
خودش تهران بوده و همسرش لندن و از اینکه روزهای تعطیلشون یکی نبود ناراحت بوده و چقدر حسش را می فهمم
بارها غصه خوردم که تو تعطیلی و من سر کلاسم و نمیتونم باهات حرف بزنم
غروب های دلگیر جمعه دلم می خواد پیام بدم ولی تو مشغولی
نتونستیم لحظه ورود به ۲۰۲۰ و تحویل سال ۹۹ را با هم هماهنگ کنیم و خیلی لحظه های دیگه که مشترک نشد
اشکها می خواد دوباره بیاد
بخوابم 

نظرات 1 + ارسال نظر
فاضله جمعه 20 تیر‌ماه سال 1399 ساعت 11:41 ب.ظ http://golneveshteshgh.blogsky.com

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد