چرا به اون آدمی که عکس تیله هاشو گذاشته بود پیام نمیدم و بگم سعیده را برام پست بکنه
چرا برای داشتن قدیمی ترین دوستم کنار خودم تلاشی نمی کنم
دوستی که سنگ صبورمه
از نوه اش تعریف می کنه و میگه مثل بچگیای تو با اسباب بازیاش حرف می زنه
خبرنداره من هنوزم با تو حرف می زنم
سعیده یادته یه سال تولدم آقاجون با یه عالمه کتاب خوشگل اومد خونه؟
اگه بهت بگم بعد اون هیچ تولدی بهم نچسبیده باور میکنی؟
سعیده تو کجایی؟ کاش قاطی خرت و پرت های مامان که یادگاری از بچگی های ما نگه داشته پیدات می کردم
سعیده چرا سرنوشت من اینجوری شد
یه تیله زرد داشتم اسمش سعیده بود الان فقط دلم میخواد با اون درددل کنم