دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

151

از دیروز که بحث اینترنت ملی بالا گرفته کلی غصه خوردم
فکر کردم یه سری برم انقلاب و دوباره کتاب خوان بشم
 مجله جدول نصفه حل شده ای که ته کشو بود را دم دست گذاشتم
تا همه چی بهم نریخته از سایتی که فیلم سفارش میدم کلی فیلم بگیرم
هنوز کلاس خیاطی هست؟!
برای ارشد درس بخونم البته یواشکی افراد خانه چون می دونم بفهمند جیغشون میره هوا که من دوباره شروع کردم
 دوستام چی؟
دوستان قدیمی و جدیدی که تو این مدت پیدا کرده بودم
به خصوص قدیمیها و اونایی که دیگه ایران نیستند
اونایی که سالها ازشون دلخور بودم و وقتی به برکت وجود اینترنت دوباره  مقابل همدیگه قرار گرفتیم فهمیدم هنوز هم همدیگرو دوست داریم
فهمیدم هنوز هم یاداوری اون روزا برامون شیرینه
و حالا ...
نمی دونم چی می شه
مزرعه ام را چکار کنم
مغازده دارهای میدون نقش جهان می گفتند این خارجی ها برای هر چیزی پول میدند
خوبه برم تو صفحه اصلی فارم ویل
بنویسم خانمها و آقایون
من تو ایران زندگی می کنم
یعنی دیگه همه دنیا می دونند ایران کجاست؟
پدرم تعریف می کرد قبل از انقلاب تو آمریکا وقتی به یکی گفته بوده ایرانیه,امریکاییه ازش پرسیده بوده
CAMEL؟
حالا لابد همه ما رو به بمب اتم می شناسند
به هر چی می خواهند بشناسند
باید بهشون بگم  اینترنت ما می خواد ملی بشه
و لابد اونا فکر می کنند این چه پیشرفت عظیمی می تونه باشه و من چطوری بهشون بفهمونم که نتیجه این ملی شدن اینه که من دیگه نمی تونم برم تو مزرعه مجازی خودم
یعنی دیگه باید از عالم مجازی و توهم بیرون بیاییم
باید چشمامون را به حقایق باز کنیم و ببینیم تو چه خراب شده ای زندگی می کنیم
چند دلار قیمت بزارم؟
با این مزرعه ای که من ساختم صد دلار هم کمه
صد دلار به قیمت امروز می شه 150000
ولی به قیمت هفته دیگه احتمالا دوباره می شه 180000
اینا را از خودم در نمیارم
دیروز یه آقای قد بلند و با شخصیت پشت سرم بود و داشت با موبایلش حرف می زد
گفت فردا پایین میاد
یه دوستی داشتم که می گفت تو این مملکت تنها چیزی که پایین میاد شورته

گوشام را تیز کردم

گفت چهارشنبه پنج شنبه می شه 1500 و نخریدنش ریسکه چون کمتر از این نمی شه و هفته دیگه دوباره بالا میره

یاد یه فیلمی قدیمی افتادم
یارو یه روزنامه می اومد در خونش و اخبار فردا را می خوند و ازش استفاده می کرد
خب این آقای با شخصیت شاید شانس من بود و باید ازش استفاده می کردم
اومدم خونه و حساب کتاب کردم و دیدم اگه قسط های عقب افتاده بانک مسکن را ندم و اون پنجاه تومنی هم که تو بانک دارم بردارم به اضافه تتمه حقوقم و برم دلار 1500 بخرم و بعد 1800 هم بفروشم بازم پول خیلی کمی دستم رو می گیره
بی خیال بابا
ما را چه به این کارا
برای اینکه خودمو گول بزنم به خودم گفتم اصلا این پولا باد آورده حساب می شه و هیچ باد آورده ای بهم نمی سازه
همون حراج مزرعه بهترین کاره
من چند ماهه برای این مزرعه زحمت کشیدم
شارژ اینترنت مصرف کردم
وقت گذاشتم
با این اینترنت کلنگ هی صفحه رفرش کردم و کردم
گاو دوشیدم و گندم چیدم
حالا همینجوری در این دنیای مجازی رهاش کنم که چی؟
خدا باعثو بانیش را لعنت کنه
چرا من فکر کی کنم کار جنت... باید باشه
کلاغ
از بس تو اینترنت براش جوک ساختند حالا میخواد حال همرو بگیره
ظاهرا چاره کار اینترنت ماهواره ای باید باشه و لابد باید دوباره کلی هزینه کنیم
باید ببینیم وارد کننده اش کی هست
شایدم اون پشت قضیه ملی شدن باشه
یه زمانی گفتند تخم مرغ شانسی نخرید سرطان زاست بعد لپ لپ در اومد
بعد چای و برنج ها با مارک های مخصوص سرطان زا شد
بعد نوبت آب معدنی شد
 اصلا اینا همشون دستشون تو یه کاسه هست
ریختند دیش ها را جمع کردند
اونی که دیش وارد می کنه
نصاب ها
اونایی که گیرنده دیجیتال می فروشند همشون با هم هستند
حالا که قراره ملی بشه  چرا حرف نزنم
چرا بترسم
فوقش اینه که فیلتر می شه به جهنم
کاش بدونم روز آخر کی می شه و اونوقت هر چی دلم خواست و به هر کی که دلم خواست فحش بدم
تا اون موقع برم ذخیره لغتی فحشم را زیاد کنم
تخته نرد هم لابد تعطیل
باید برم تو پارک با پیرمردها بازی کنم
مزرعه را چه کنم
باید از خواهرم کمک بگیرم
زبان انگلیسیش خوبه
می دونم مسخرم می کنه
اشکال نداره
وقتی ببینه شوخی ندارم قبول می کنه
بعدشم لپ تاپ را بفروشم
می خوام چکار
آینه دق؟
ظاهرش که بد نیست
تابستون دو سال پیش  گردو رو کیبردش یخمک ریخته بود
زیر دکمه E
هر وقت فشارش میدادم یخمک های خشک شده زیرش خرد می شد
بعد چند دقیقه آب می شد و دیگه کمتر صدا می داد
نمی دونم چی شد درست شد
احتمالا ملکول های یخمک اون زیر تجزیه شد
با پول مزرعه و لپ تاپ غاز می خرم
غاز چرونی کار سختیه
بعضی از غاز ها وحشی هستند
پدر بزرگم وقتی رفت تو روستا زندگی کرد انواع حیوانات اهلی را داشت
غاز ها از همه بدتر بودند
دنبالمون می کردند
و صداهای وحشتناکی از خودشون در می آوردند
اون خونه الان خالی مونده
کاش انتقالی بگیرم برم روستا غاز چرونی
خان کلوچه و گردو هم خودشون می دونند
هر وقت خواستند بیان اونجا بهم سر بزنند
منم می شم کوکب خانم
براشون نیمروی غاز درست می کنم
چقدر چرندیات می گم
پاشم برم قسط بانک را بدم
این مملکت اینقدر خر تو خره که 5 ماهه  قسط ندادم و هیچ کاری نکردند
سرشون تو آخوره و دارند اختلاس می کنند

نظرات 1 + ارسال نظر
عاطی چهارشنبه 14 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:47 ب.ظ http://pransesbanoo.blogfa.com/



چقدر زیبا نوشتید!!!!!!!!!!!

حرف های دل ماااااااااااااا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد