مرداب از رود پرسید : چه کردی که انقدر زلالی ؟ رود گفت گذشتم
ای قربون گذشت اگر گذشته نبود چی میشدباید گذشتاره
آره باید بگذریم مهران عزیز
راکد که باشیم... مردابیم...گند میزنیم به هیکلمون تا شاید یه نیلوفر سبز بشه از ما...ولی مردابیم...وقتی میگذریم...خودمونیم.. شفاف...
رود شاید دروغ گفته باشد ... چون خودش به مرادب می ریزد ! مطالبتان ناب و زیباست . ممنون از اشتراک این زیبایها با دیدگان جستجو گر ما ...
ای قربون گذشت اگر گذشته نبود چی میشد
باید گذشت
اره
آره باید بگذریم مهران عزیز
راکد که باشیم... مردابیم...
گند میزنیم به هیکلمون تا شاید یه نیلوفر سبز بشه از ما...
ولی مردابیم...
وقتی میگذریم...
خودمونیم.. شفاف...
رود شاید دروغ گفته باشد ...
چون خودش به مرادب می ریزد !
مطالبتان ناب و زیباست .
ممنون از اشتراک این زیبایها با دیدگان جستجو گر ما ...