دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

1058

گاه آرزو می کنم

ای کاش برای تو پرتو آفتاب باشم

تا دست هایت را گرم کند

اشک هایت را بخشکاند

و خنده را به لبانت باز آرد،

پرتو خورشیدی که

اعماق تاریک وجودت را روشن کند

روزت را غرقه ی نور کند

یخ پیرامون ات را آب کند .


مارگوت بیکل

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد