دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

1436

لوبیاپلو میخواد

لعنت به ترازو 

1435

فوبیای جنبنده دارم


1434

اگه برگردی دل دیوونه میتونه عاشق بمونه

مارتیک

1433

عمه لیلا میگفت مسلمون ماهی یک بار گوشت میخوره

عمه لیلا از سمی وجترین چیزی نمیدونست

عمه لیلا 90 سال  عمر کرد 

1432

من رازی را پنهان نکرده ام 

قلبم کتابی است 

که خواندنش برای تو آسان است

من همواره تاریخ قلبم را می نگارم

از روزی که در آن 

به تو عاشق شدم

نزار قبانی

1431

مامان با یک چمدان آویشن و گل محمدی و چندال کوهی اومد

1430

این آرامش راحت بدست نیومد

1429

به نون شبش محتاجه 

پول قرض میکنه میره ترکیه 

تا حسرت بخوره

چرا اونجا بهتر از ایرانه 

چرا پیشرفت کرده

چرا ما مثل ترکها شعور و فرهنگ نداریم

عزیزم به خودت بیشتر دقت کن 

جواب را پیدا میکنی

1428

اگه مخملباف بگه که داستان حوض سلطانش واقعی بوده یا نتیجه افکار انقلابیش

تکلیف من با شاه و انقلاب و بقیه ماجراها معلوم میشه


1427

آسمون بغض کرده 

و من باریدم

1426

در بندر تهران

به غروبهای بی تو

به کشتی ها نفتکش ها

نگاه میکنم

موجها لبالب

پیش می آیند

تا میدان آزادی و باز میگردند

کاش مرغان مهرآباد مرا بر بال خود میبردند هرکجا

رها میکردند

در بندر تهران

بمرانی

1425

من و تو و زمین

حضوری اتفاقی

خطوط خالی از خمیم و بی تلاقی

پر از شنیدنی ترین 

ترانه هاییم

ببین اسیر این سکوت بد صداییم

چارتار


1424

رودخونه ای که کنارش سیب بود 

1423

اگه به خاطر کسی از بستنی خوردن بگذرم حتما دوستش دارم

اگه از خوردن فست فود بگذرم یقینا خیلی دوستش دارم

و اگه از سفر بگذرم بدون شک عاشقشم

خاطره ای از مورد آخر ندارم

1422

میگفتی مهربونم نه عاشق 

حال امشبم را نمیفهمم

1421

تو ذهنم نمیتونم هیچ نتیجه گیری بکنم

فقط مینویسم یک سال گذشت 

1420

بازی جالبی نیست 

این رودرو بودن و سکوت برای من راحت نیست

1419

تو خود عشقی که همزاد منی 

تو سکوت من و فریاد منی

گوگوش

1418

حج خانوم خدافظ شوما 

صدای اون خانم اصفهانی تو گوشمه 

1417

میگفت از خیلی نظرا با هم تفاهم داریم 

میخواست درباره ازدواج حرف بزنیم

گفتم من برای آینده ام خیلی برنامه دارم و فعلا اصلا به ازدواج فکر نمیکنم 

چند ماه بعد ازدواج کردم و هیچ وقت نتونستم بهش بگم سرنوشت را کسی نخونده 

سالها جواب سلامم را نداد و تمام این سالها بی حوصله تر از این بودم که اهمیت بدم


دو تا پسرش را همراهش آورده بود 

بچه ها مثل خودش کم حرف و خجالتی هستند و از کنار پدرشون تکون نمیخورند

نمیدونم اون بهتر برای پسراش مادری میکنه یا من برای دخترم پدری 

1416

همیشه از فنگ شویی نتیجه خوبی گرفتم

 دوباره وقت فنگ شویی شده

1415

دلم میخواد همین جا سر کلاس رژ بزنم 

1414

امروز هر چی بدنم خسته و بیحال بود

مغزم شارژ بود و فکر کرد فکر کرد فکر کرد

 به هیچ نتیجه ای هم نرسید

1413

پیش تو مثل کاهم

تو مثل کهربایی

گوگوش

1412

-چه قشنگه 

-دره ستارگان قشمه

-چه فیلمیه

-امروز تیزرشو دیدم 

-بریم؟

-الان گرمه ولی ارزون تره ماه رمضون که خیلی ارزون میشه

-کجا را میگی

-قشم دیگه

-مامانٍ من , من سینما را میگم 

1411

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

1410

 آهنگ متوسط استفاده از کلمه به جهنم در مکالمات ذهنم رو به افزایش است

1409

یعنی اگه  ناله های اینستاگرام نبود 

من کلا یادم نمیفتاد عصر جمعه است

1408

نصف کثافت این دنیا تقصیر آدمهاییه 

که از من حقیقی شون استفاده نمیکنند

سلینجر

1407

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

1406

نیمه‌ گمشده را می‌توان به سه دسته اصلی تقسیم کرد.

کارما، همراه و دو قلو.

نیمه گمشده کارما به زندگی ما می‌آید تا کمکمان کند مشکلی را حل کنیم یا ما به او کمک کنیم مشکلی را حل کند.

نیمه گمشده کارما ممکن است همکار، یک دوست نزدیک یا یکی ازاعضای خانواده ما باشد.

نیمه گمشده کارما ممکن است حتی حیوان خانگی ما باشد که ارتباطی روحانی با او برقرار کرده‌ایم.

نیمه گمشده کارما یکی از متداولترین نوع روابط است و می توان در طول زندگی چندین مورد از آن را داشته باشیم.

بین دو شریک کارما معمولاً هیچ رابطه جنسی وجود ندارد.


نیمه گمشده همراه کسی است که برای صمیمیت و بچه‌دار شدن به زندگی ما پا می‌گذارد.

این نیمه گمشده کسی است که در نهایت یا با او ازدواج می‌کنیم و یا تا پایان عمر یک رابطه معنوی با او داریم.

اما نیمه گمشده همراه قرار نیست که تا پایان عمر کنار ما باشد و احتمال طلاق وجود دارد.

حتی اگر ما و نیمه همراهمان از هم جدا شویم، او هیچوقت به طور کامل از زندگی ما بیرون نخواهد رفت.


سومین گروه نیمه دوقلو است که بیشترین هواخواه را دارد.

ما نیمه دوقلویمان را طوری تشخیص می‌دهیم که انگار او را همه عمر می‌شناخته‌ایم.

نیمه دوقلو همتای الهی ماست.

روح همتای دوقلو منعکس‌کننده روح ماست، آن را شناخته و با آن پیوند می‌خورد.

هیچکس نمی‌تواند ما را از همراه دوقلویمان جدا کند.

مهمترین و متداولترین عامل پیوند نخوردن با نیمه دوقلو در یک زمان این واقعیت است که هر دو طرف یا یکی از آنها در یک رابطه متعهد هستند.

اما اگر زمان مناسب باشد و هر دو طرف قوی باشند، رابطه با نیمه دوقلو شکل خواهد گرفت.

مهم نیست که کدام دسته از این نیمه‌های گمشده وارد زندگی ما می‌شوند، مساله مهم این است که هرکدام از آنها به دلیلی می‌آیند و هیچیک مهمتر از دیگری نیست زیرا همه آنها باعث می‌شوند بتوانیم خودِ والاترمان را پیدا کنیم.

همه ما در زندگی ماموریتی داریم و این به خودمان بستگی دارد که آن ماموریت را پیدا کنیم. نیمه گمشده ما می‌تواند برای رسیدن به آن کمکمان کند.

1405

از نقش جهان خاطرات عاشقانه داشته باشی

1404

روبروی عالی قاپو چهارزانو بشینی و سیب گازبزنی

1403

یادم رفته چه روزی بود 

میدونم بین 10 تا 15 اردیبهشت بود

شاید چند سال دیگه فقط یادم بمونه که اردیبهشت بود

و چند سال بعد فقط بهاریادآور خاطراتم باشه 

و چند سال بعد....

1402

تو رویاهای کودکیم

یه برادر داشتم اسمش ابراهیم بود

 مهربون بود

1401

من و تو با یه دوربین 

یکم بارون یه دریا

بیا بریم از اینجا

تا انتهای دنیا

گوگوش



1400

آیا 1400 را میبینم؟

1399

شنبه صداش دو رگه بود

یک شنبه صداش مردونه شد!

1398

عروسیمون بود 

آدمها همونا بودند

بزرگتر 

پیرتر

مهربونتر

ولی من تغییر کرده بودم

خوشحال بودم

میخندیدم

تو رو دوست داشتم

1397

اولین تصویری که از شب تهران یادمه

 یه مغازه است 

که چراغ گازی پایه دار جلوشه 

نزدیک جاده قدیم

حتما اتوبان را نساخته بودند

شاید تو هیلمن بودیم 

شایدم ژیان

آخرین تصویری هم که ازشب  تهران یادمه 

یه مغازه است

که دیگه چراغ پایه دار جلوش نیست 

پایین میدون حسن آباد 

تو اتوبوس اصفهان بودم