دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

2034

امروز تلگرام را باز گذاشتم و چه اشتباهی کردم

 یکی از دوستام که هر روز صبح بخیر میفرسته چند روز پیش عکس پروفایلش را عوض کرده بود و پدر و مادرش را گذاشته. بودپریروز صادقانه بهش گفتم فراموشی دارم و یادم نمیاد پدرش در قید حیات هست یا نه

نتیجه این شد که هیچ جوابی نداد و دیروز هم صبح بخیر نفرستاد و فکر کردم اگه خدا بخواد برای همیشه ارتباط قطع شد ولی امروز فرستاد

خواهر جونمم که ظاهرا با یه تلفن قانع نشده و میخواد قهرو خیلی از دلم در بیاره از صبح داره درباره ضمن خدمت پیام میزاره 

هی من میگم مرسی و تلگرامو میبندم و اون دوباره یه چیز دیگه میفرسته

میدونه من چقدر از ضمن خدمت متنفرم چرا بدترین راهو انتخاب کرده برای آشتی

چرا نمیتونم برای همیشه تلگرامو ترک کنم و تو غار تنهایی خودم خوش باشم

این چند روز نشستن تو خونه هم چاقم کرده هم کلافه

صبحی هدفون گذاشتم و یکمی حرکات موزون کردم ولی بعدش وا رفتم و خوابیدم

بدنم خیلی بیحال شده 

دوباره میسازمت بدن

فقط صبر کن فردا بشه و این تعطیلات مسخره تموم بشه

الانم به حدی از پوچی رسیدم که میکس دی جی مجتبی را گذاشتم و شماعی زاده داره میخونه

"ما که دعوا نداریم با کسی هم کار نداریم"

یعنی خااااک....

چه اشتباهی کردم سیگاری نشدم چقدر لازمه

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد