دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

2307

برای شروع خواستم با شجریان شروع کنم ولی نتیجه خوب نبود و همچنان نمیتونم سنتی گوش بدم 

ترجیح دادم آهنگی که باهاش عاشق شدم را گوش بدم 

ظاهرا نمیخوام پیر بشم

2306

هوای بارونی امروز  برای قدم زدن تو تهران عالیه ولی من ترجیح میدم تو خونه زیر پتو بشینم و ازپشت پنجره بارون را نگاه کنم 

آره مثل قبل پر انرژی نیستم ولی احساس افسردگی ندارم و فقط آرام و قرارم بیشتر شده

  اینقدر تو زندگیم  رفتم و دیدم  که فکر کنم بد نباشه دیگه بیشتر بشینم تو خونه و با آرامش  از زندگی لذت ببرم

هرچند که مطمئنم تا آخر عمر در حال رفتنم ولی این رفتن ها باید کمتر بشه 

احساس میکنم به قله رسیدم و دیگه باید از سراشیبی لذت ببرم و هر قدمی که برمیدارم یادم باشه که چه سخت بالا رفتم 

کلی فیلم و کتاب و موسیقی مخصوص این دوران  گذاشتم 

دیگه باید شروع کنم 

2305

آه به خدا آن نگهت از خاطرم نرود

دنگ شو

2304

تب و گلو درد داری و من مادر مهربان شایدم عجیب غریب و بی مسئولیت بجای اینکه سوپ بدمزه درست کنم برات پیتزا و پاستا سفارش میدم

هیچ غذایی سرماخوردگی را بهتر و بدترنمیکنه ولی حال خوب تحمل بیماری را که راحت میکنه 

2303

لعنتی بازم موهات

2302

الان با اولین بارون پاییزی خیلیا از افسردگی و عاشقیت و دلتنگی خفه میشن و بی خیال ترین خودمم که پنجره را باز کردم و با صدای بارون کیف میکنم و نوشابه میخورم

2301

موهات

2300

تو این هوا به این خوبی باید دیوونه باشم که غصه بخورم

پس میگم به جهنم و از زندگیم لذت میبرم

2299

چقدر خوبه که هنوز به خوابم میای 

کنار هم بودیم  میگفتیم و میخندیدیم 

منتظر بودیم دور و برمون خلوت بشه و همدیگرو بوس کنیم 

2298

_کی بریم فال قهوه

_من نمیام

_چرا

_دیگه برام مهم نیست کی تو فنجونم دیده میشه

2297

بلندگوی هیئت پای پنجره ما ایستاده و داره نوحه میخونه و برای اموات دعا میکنه

 بدنم تو تب میسوزه

براش از دوست داشتن مینویسم

ابی میخونه 

"منو به خلوتت ببر"

2296

مرد کسی را قرض نگیرید

2295

چرا میترسم

جرا نمیتونم عشقش را بپذیرم

بعد این همه دیوونگی چرا الان باید منطقی باشم

2293

روز خوشگل آفتابی 

منم که حسابی سر حالم 

چی بهتر از این 

شکرت

2292

اگه عشق تو دلم بمیره اصلا به 55 سالگی میرسم؟

2291

هم خنده داره هم خیلی دردناک

هنوزمنتظرم و امیدوار

2290

یکیشون میگه رژ پررنگ میزنی خوشگل هستی خوشگل تر میشی میگم امروز حواسم نبود پر رنگ شد

اون یکی میگه رو ناخن مصنوعی لاک بزنی میشه نماز خوند؟ میگم الان نماز نمیخونم 

یکی دیگشون کمر باریک منو برام میخونه 

ولی وقتی فردا با چشمای پف کرده بعد گریه شبونه رفتم مدرسه یکیشون نمیگه چه مرگته؟ چه دردی را زیر لاک و رژ قایم میکنی

2289

چرا نمیخوام قبول کنم که تو زندگیم خیلی اشتباه کردم؟

یه زخمهایی بعد از 14 سال سر باز کرده و دردش داره دیوونه ام میکنه

نکنه باعث سکته و مرگ پدرم شدم؟ 

نکنه فهمیده بوده که من و اون پست فطرت چه مشکلی داریم؟ 

چرا تو اون سفر شمال بیشتر از همیشه بهم محبت میکرد؟

نکنه میدونست داره میره

چرا اون سفر اینقدر عجیب بود؟

اون شب آخر با کامپیوتر ورق بازی میکرد و سیما بینا گوش میداد به چی فکر میکرد؟ 

این خشم درونم کی تموم میشه؟ 

چرا بعد از این همه سال نمیتونم با رفتنش کنار بیام؟

چرا به روزهای سیاه و تنهایی ما فکر نکرد؟

اگه میخواست میتونست از خدا فرصت زندگی بخواد 

چرا از زندگی دل کند؟

 اون لحظه ای که تو قبر خاک میریختن سیاه ترین لحظه زندگیمه هیچ وقت اون رنج و درد کم نمیشه

کاش تو خواب  موهای دختر کوچولوش را آروم برس میکشید و با حوصله فر موهاشو باز میکرد

کاش اینجا را میخوند

2288

چطوری اینقدر pastid

2287

آرامش قبل طوفان

2286

الان تقوی و عمل صالح چه دردی از من دوا میکنه

2285

انتظار داره از فیلمش تعریف کنم 

میدونه لاله زار نقطه ضعف منه و میگه لاله زار چی؟اون قسمتشو دوست نداشتی و مجبورمیشم  اعتراف کنم که اون قسمتهای فیلم منو یاد اون روز انداخته و مثل...کیف میکنه


2284

دلم میخواست قبل خواب به یکی فکر کنم و تازه فهمیدم دنیام چقدر خالی شده