دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

2746

_گفتم چرا فرار میکنی

_گفت میترسم

_از من

_نه از عشق

_مرد که نباید بترسد

_برای خودم نه برای تو 

_غصه منو نخور

_یک باره میبینی چیزی مثل سایه همه زندگی ات را میگیرد

_گفتم خب بگیرد

_گفت رسوای عالم میشوی انگشت نما نمیترسی

_گفتم هرگز

_گفت خیلی چیزها را از دست میدهی

_به جهنمِ

سال بلوا

عباس معروفی

نظرات 1 + ارسال نظر
فاضله هاشمی یکشنبه 4 فروردین‌ماه سال 1398 ساعت 11:35 ق.ظ

رسوای عشق اگرشوم/برهمه عالم ندهم لذت رسوایی را.گلنوشت عشق وبلاگ منه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد