دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

1361

تو یه فولدر یه سری عکس و فیلم دارم  

 دلم نمیاد پاکشون کنم

ولی دیگه حوصله دیدنشون هم ندارم

فامیلم تو همون فولدر باید جا بدم

1354

فالم فاله 

بختم امساله!

1353

قربون خودم برم

1347

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

1295

تیله هایی به رنگ دریای بالتیک

1289

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

1285

یه چیزایی رفت

یه چیزایی اومد

چه اهمیتی داره 

1284

پست 444


1262

دل من بیشترشکست 

یا دل دختربچه ی تنها 

1261

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

1245

شب تا دیر وقت بگو و بخند 

صبح کسل و داغون تر از همیشه

هیچی چاه دلتنگی را پر نمیکنه

1243

لعنتی حداقل شبا فکر کن و غصه بدبختیاتو بخور

1236

صدای ضجه های زنی 

لابلای صدای پتک و آهن 

گم می شود

1227

ارادتمند عمه ت باش

1219

امان از وقتی که نخوام کسیو دوست داشته باشم

1203

چه اهمیتی داره که من چی داشتم و او نداشت 

وقتی با تمام نداشنه هاش عشق را پیدا کرد 

1201

دلم را روی قطب نمای زندگیم چسبوندم 

و به این بی راهه رسیدم 

1192

همیشه دربدترین و جدی ترین لحظات زندگیم 

یه فکر احمقانه حواسم را پرت کرده 

1183

آسمان قبرستان هم زیباست

1160

برمیگردم

از خودم به خودم

1141

خدایا به ما که رسید 

غلط گیرت خشک شد! 

1139

مرا دوست نداشته باش لطفا، 

که هر کسی که دوستم داشت 

زخمی زد، مهر تایید عشق و محبتش 

1138

گذشته های لعنتی 

 نمیگذره  

1131

دارم چیزی می خونم

حواسم به آهنگی که پخش میشه نیست

فقط حس می کنم یهو قلبم تند تر میزنه

و حال و هوام یه طوری شد

حواسم را می برم به آهنگ ,
"دلم می خواد به اصفهان برگردم..."


1127

همونطور که از اکثر مردها متنفرم

حتی از نیمه مرد خودم هم متنفرم

جز کار و پول و زندگی درست کردن

هیچی نمی فهمه 

حتی تفریح و لذتش

دلنشین نیست

اگه همه وجودم زن بود 

چه بهشتی بود این دنیا

1123

این روزا

چه لذتی می بره

کسی که خانواده ش

یه عمر منو تو سرش زدند


1116

کابوسهای شبانه به جایی رسیده 

که تو خواب سیگاری شدم!

1101

تو خلوت با هم اشک ریختیم 

برای تمام رنجها، 

برای این بلاتکلیفی،

برای این درد بی پایان، 

مادرم پیر من شد 

1098

به یاد

ساده ترین,

سالم ترین,

باهوش ترین

آدمی که می شناختم

1074

نقطه حماقتم را پیدا کردم، 

جایی بین قلب و معده 

که باعث انقباض قلب 

و سوزش شدید معده میشه 

1059

خاص:ویژه،برگزیده،منفرد،ممتاز

آنرمال:نابهنجار،غیر عادی

فرهنگ معین 

1044

ندای درونم را 

سپردم به کوه 

1039

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

1028

اینقدر دیوونم آیا

که قید همه چیو بزنم؟

1014

جوانک به دختر بچه متلک میگه

و دنبالش میره

دخترک بی هیچ ترس و ابایی

با لبخند جوابش را میده،

کبوتر کنار باغچه جون میده،

مغازه دار میخنده،

سکوت میکنم،

تاکسی از جهنم دورم میکنه

1013

دو راه دارم

یا باید خودمو ناراحت کنم

یا باید بگم فدای سرم،

و انتخابم کاملا واضحه

1000

هزارمین پست را مینویسم 

برای گردوی عزیزم که 

لبخندش دنیایم را زیباتر کرد.

مینویسم برای عشقم 

که آرام جانم شد.

می نویسم به یاد زادگاهم

که زنده رودش سرچشمه ی همه وجودم بوده.

می نویسم به یاد مردی که،

خط خوردگی سرنوشت

ما را کنار هم گذاشت.

می نویسم به یاد همه عزیزانم

به یاد دوستهای عزیزم

به یاد همه غم ها و شادی ها
تمام اشتباهات
تلاشها
گریه ها و خنده ها
روزهای سخت و خاکستری
شبهای بارونی 
روزهای آفتابی
می نویسم
برای خودم
برای خودم
برای خودم

981

گره ی کور این کلاف سر درگم، 

زیر سقف این آسمان،

باز خواهد شد 

975

فرار از بد به بدتر

970

یکمی فکر کردم 

یکمی قربون صدقه رفتم

یکمی گپ زدم

یکمی به روزگار بد و بیراه گفتم

یکمی به همکارم لعنت فرستادم

یکمی حالم بد تر شد 

یکمی به خودم رسیدم

یکمی رفتم سر کار

یکمی درس دادم

یکمی دعوا کردم

یکمی تشویق کردم

یکمی لبخند زدم

یکمی راه رفتم

یکمی اتوبوس سوار شدم

یکمی تاکسی سوار شدم

یکمی با گردو حرف زدم

یکمی حساب کتاب کردم

یکمی امیدوار شدم

یکمی غصه خوردم

یکمی غذا خوردم

یکمی دراز کشیدم

یکمی تی وی دیدم

یکمی کتاب خوندم

یکمی عکس دیدم

یکمی شکلات خوردم

یکمی کار کردم

یکمی خاطره یادآوری کردم

یکمی دلم لرزید

یکمی دلتنگ شدم

و

یه عالمه دلم برای خودم سوخت