ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
یکمی فکر کردم
یکمی قربون صدقه رفتم
یکمی گپ زدم
یکمی به روزگار بد و بیراه گفتم
یکمی به همکارم لعنت فرستادم
یکمی حالم بد تر شد
یکمی به خودم رسیدم
یکمی رفتم سر کار
یکمی درس دادم
یکمی دعوا کردم
یکمی تشویق کردم
یکمی لبخند زدم
یکمی راه رفتم
یکمی اتوبوس سوار شدم
یکمی تاکسی سوار شدم
یکمی با گردو حرف زدم
یکمی حساب کتاب کردم
یکمی امیدوار شدم
یکمی غصه خوردم
یکمی غذا خوردم
یکمی دراز کشیدم
یکمی تی وی دیدم
یکمی کتاب خوندم
یکمی عکس دیدم
یکمی شکلات خوردم
یکمی کار کردم
یکمی خاطره یادآوری کردم
یکمی دلم لرزید
یکمی دلتنگ شدم
و
یه عالمه دلم برای خودم سوخت
صبح تو فال می خونم یه دیدار یا ملاقات ناگهانی واقعا خوشحالم می کنه
پیش خودم میگم هه!
ملاقات با نجار و نصاب و بقال که نمی تونه خوشحالم کنه
پس چرت نوشته
ولی دیدار! ناگهانی واقعا اتفاق افتاد
هم واقعا خوشحالم کرد
هم ناراحت
تازه فهمیدم تو همین چند ماه
چقدر تغییر کردم
چقدر سختی کشیدم
چقدر بزرگ شدم
چقدر خودم شدم
دوست عزیزم
هم فکری و همراهیت
برای مهمترین تصمیم زندگیم
را فراموش نمی کنم
خوشحالم
برای خانمی که
بعد از گذشتن
سالهای حسرت,
سالهای تهمت,
سالهای بی محبتی,
بعد از گذشتن سالهای سخت طلاق,
طعم خوشبختی را چشید.
حوشحالم برای برق چشمان زیبایش
آزار دادن من
یکی از مهم ترین ماموریت های تو در این دنیا
وظیفه ات را انجام دادی
خیلی خوب
برگه پایان این ماموریت را من امضا کردم
همین امشب
این های بای بزرگا چند تا توشون هست؟
لعنتی همچین رفتی رو اعصابم که نفهمیدم تو چند ثانیه همش را خوردم