دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

2609

دختر پرتقالی را که تموم کردم های های گریه کردم

 برای پدری که زود رفت و جای خالی اش همیشه داغی بوده روی دلم 

 برای برادری که فقط چند روز فرصت داشت این دنیا را ببینه و نمی دونم چی گرفت از این دنیا و چرا زود رفت 

برای یه  برادردیگه که صبح روزی که باید میومد رو زمین پشیمون شد و برگشت به ناکجا آباد

 و برای خودم اشک ریختم که شاید بهتر بود منم مثل اونا دل به این دنیانمی بستم 

سالهاست که خواستم  دنیا را قشنگ ببینم و از همه لحظاتم لذت ببرم ولی واقعیت اینه که زندگی پر رنجی را گذروندم

و البته کلا نظرم برعکس کتابه

2606

از فیدیبو پیام اومد که کتاب های جدید با تخفیف ۹۰ درصد اومده سریع رفتم و ۱۷ تا کتاب را فرستادم تو سبدم و با تخفیف شد ۳۳ تومن

بعد رفتم موجودی کارتی که باهاش خریداینترنتی می کنم را چک کردم 

۲۰ هزار و ۴۰۰ تومن داشت

می تونستم تا واریز حقوقم صبر کنم ولی الان دلم خرید می خواست

 می دونم که این کارت تا آخرین قطراتش یاری می کنه پس حدودا تا ۲۰ تومن خرید آزادم 

حالا باید مبلغ را کم می کردم لیست را بالا پایین کردم یه کتاب از اروین یالوم حذف شد من پیش از تو طلسم شده و هر دفعه از لیستم میره بیرون،گلستان سعدی را بعدا می گیرم و ... بالاخره شد ۱۱ تا کتاب و مبلغ رسید به ۱۹ هزار و ۷۰۰  پرداخت را زدم و چقدر این خرید بهم چسبید دلیلش هم نمی دونم 

اس ام اس بانک که اومد و دیدم ته حسابم فقط ۷۰۰ تک تومن مونده بازم خوشم اومد و اینم نمی دونم چرا

شاید چون زندگی زیادی یکنواخت شده 

2597

دوباره خوابیدم و دوباره از یه ماشین جا موندم و دوباره یه مرده دیدم پدر شوهر سابق و جالبه که فهمیدم چقدر دلم براش تنگ شده 

چقدر منو دوست داشت و هوامو داشت جالبه تو خواب می دیدم تو یه کوچه ساکنیم و این پیرمرد نمیاد تو کوچه از ترس من و البته عذاب وجدان دارم نکنه به خاطر بد و بیراهی باشه که موقع عصبانیت از دست پسرش نثار اون مرده می کنم هرچند خیلی وقته این کارو نکردم و این فقط یه خواب بود و خیلی وقته اعتقاد ندارم مرده ها آگاهن و خیلی وقته هیچی دیگه برام مهم نیست ولی دلم براش تنگ شده و مرگش اندازه ی مرگ پدرم ناراحتم کرد

2596

نوشته احساس می کنم ایران بودم خیلی دیدمتون 

فکر می کنم روشهای مخ زنی چقدر پیشرفت می کنه ولی بازم به عکس و اسمش نگاه می کنم قیافش شاید آشناست یا شبیه یکیه ولی تا حالا تو عمرم ادریس از نزدیک ندیدم پس واقعا داره مخ زنی می کنه و منم با شیوه های دک کردن مزاحم تقریبا مودبانه با خشونت کمتر جوابشو دادم محض احتیاط اگه واقعا آشنا بود ولی از تو عکس نخودی اینستاگرام که نصفش هم عینکه چی دیده این

2579

این سندروم pms هم چیز خوبیه هر ماه یادم میندازه همه چیه این زندگی چقدر مزخرفه

2576

اول صبح رفتم سر گوشی می بینم این جوجه چریک ، سه ساعت قبل آهنگ «شاعر همیشه با کلت »را فرستاده

دیدم و نوشتم  عالی بود هنوز ارسال نشده سین کرد انگار کشیک می کشید بسم الله گفتم و اینستا را بستم

2507

اولش ترسیدم بعد غمگین شدم و لحظه لحظه ی زندگی  مثل فیلم از جلو چشمم گذشت 

الان دلیل خیلی از اشتباهات  و کارهای عجیبم  را می دونم 

از این به بعد بیشتر مراقب خودم هستم

2504

این  بوس و قلبها مونده تو چت و کسی حاضر نیست مسئولیتش را گردن بگیره

2503

به خوابهای آشفته ی دیشب فکر می کنم 

چقدر خوبه که شبها خسته ام و ترس و آشفتگی نمی تونه بی خوابم کنه

2500

چند سال پیش خریدمش 

 خیلی دوستش داشتم گرون هم خریده بودم و بر خلاف عادتم حیفم میومد زیاد بپوشمش 

رنگش هم با هر لباسی ست نمی شد

 تو این چند سال شاید 5 بار نپوشیدم

امروز که هوا برفی شد با عجله از تو کمد در آوردم و پوشیدم و کلی هم احساس خوش تیپی می کردم

وقتی خواستم دوباره بذارمش تو کمد دیدم یه جاهاییش پوست پوسته شده  و آه از نهادم بلند شد 

همیشه سعی کردم از  زندگیم  کامل استفاده کنم شاید حتی بیشتر از داشته هام ولی بازم همین بوت پوسته پوسته شده تلنگر خوبی بود 

2499

learning multiple languages at the same time is possible, a person should first get a decent understanding of the structure of a language, before starting with another

2495

فردا شد و ما ترک خوردیم از بس یه روز در میون رفتیم مدرسه و برای تعطیلی بعدی دست به دعا شدیم 

2492

چشام می سوزه از بس امروز گریه کردم

2491

قبلا درخواست داده بود و رد کرده بودم دوباره داد اول صفحه اش که پاببلیکه را زیر و رو می کنم ببینم چه جور أدمیه 

خب خیلی چیزا اومد دستم 

 شاعر و فیلمساز پرحرف و اهل سفر شاید هم سن و سال خودم که عاشق مادر و خواهر زاده هاشه 

 با اینکه عمیقا مطمئنم داستان درست میشه ولی قبول کردم

 نیومده هزار لایک کرد منم برای جبران دو تا لایک کردم 

 فعلا دارمش ببینم کی با فحش بلاکش کنم 

2485

بزرگترین اشتباه زندگیم نه انتخاب رشته و همسر بود نه عاشق شدنم 

موندن تو این خراب شده بدترین جنایتی بود که در حق خودم کردم


2484

یعنی آرزو به دلم موند یکیو پیدا کنم که بگم خب این دیگه واقعا خوشبخته 

همکاری که فکر می کردم چه شانس و اقبالی داره امروز یواشکی گفت که ام اس داره ولی خفیفه برای همین تو مدرسه به کسی نگفته 

همینجوری که داشت از مشکلات بیماریش می گفت من تو دلم به خودم فحش می دادم 

2483

در حالی که فکر می کردم هیچی خوشحالم نمی کنه نگام افتاد به تقویم که نوشته بود 75 روز تا پایان سال و این یعنی 46 روز تا اسفند دوست داشتنی مونده 

46 روز لعنتی زودتر بگذر

2482

قلبم مثل یه تیکه سنگ شده

2480

جَ هَ نَّم سه بخشه

2478

هر لحظه ممکنه یه موشک بخوره تو سرم بمیرم بعد باید به خاطر عن بازی یه نفر غصه بخورم حماقت تا کجا

2477

در سال 2019 چه کردید؟

حامله شدم و در شب 2020 فارغ

2476

گردو دو سالش بود ازنظر روحی و مالی شدیدا داغون بودم

 هر شب دعوا و داد و فریاد و بعضی وقتها کتک کاری 

هیچی ازم نمونده بود 

از مهاجرت خودش گفت اینکه اول رفته پاکستان و بعد...

بهم گفت برای خودت و بچه ات پاسپورت بگیر زبانتو قوی کن 

غیرمستقیم بهم خط می داد و من خر جرات  هیچ کاری نداشتم تا امشب که با این حال خراب و از ترس جنگ دارم به خودم و زمین و زمان فحش میدم که چرا همون موقع بچه ام را برنداشتم و از این خراب شده نرفتم

2474

یه ساعت سرچ کردم با کدو و هویج و تن ماهی که تو یخچال مونده شام چی بپزم آخر دمی گوجه با سالاد شیرازی خوردم 

2466

از روزی که پدرم رفت 

2465

دلم می خواد خودمو تو خونه زندونی کنم و بجز خانواده ام با هیچکس دیگه هیچ ارتباطی نداشته باشم 

2461

مرده شور این زندگی را ببرند 

2460

اگه بیشتر درس خونده بودم و زودتر فارغ التحصیل شده بودم الان کارمند بودم و هر روز تو این هوا باید می رفتم سرکار 

2453

هر چی می گذره تحمل شوهر عمه ها سخت تر میشه 

آخه چیه این بشر که اینقدر نچسبه

2450

کنجکاو شدم که فردریک بکمن چه جور آدمیه 

چه شکلیه  چطور زندگی می کنه و چطوری اینقدر ساده از احساسات و روابط انسانی میگه و  چرا اینقدر با کتاباش ارتباط خوب می گیرم و ... تا رسیدم به این که همسرش ایرانیه و شدیدا بهش حسودیم شد 

2446

انگار خاک مرده ریختن رو شهر

چرا اینقدر امروز دلگیره

2425

دیگه بودن نبودنم رو زندگی هیچکس تاثیری نداره خودمم خسته ام 

نمی فهمم  چرا دارم ادامه میدم 

2423

لعنت به من اگه سال دیگه دو شیفت کار کنم

2417

بین دخترای فامیل یه رقابت پنهان بودبرای انتخاب همسر :

شغل دولتی داشته باشه 

از کدوم فامیل و خانواده است

مدرک چی داره

داشتن خونه 

داشتن ماشین

قد بلند باشه

کله کچل نباشه 

تو مهمونیای شلوغ خونه عمورضا خوش برخورد باشه

مادرش با کمالات باشه و به هر مناسبت کادو بیاره

باباش خسیس نباشه

کدوم تالار عروسی می گیره 

جهاز چیا میاره 

روز جهاز برون مادرش چه برخوردی می کنه

چند نفر همراه عروس میرن آرایشگاه 

باباش پاتختی کادو چی میده 

خونه اش را بزرگتر می کنه 

میره محل بهتر 

مدل ماشینشو ببره بالا

یه خونه دیگه بخره

مادرزن پدرزنش را تحویل میگیره 

و کلی ویژگی های خاله زنکی دیگه 

و البته زیبایی مرد معیار مهمی نبودوگرنه دامادها یکی بعد از دیگری اینقدر زشت نبودند 

مقاومت منم فایده نداشت و  بدون اینکه بخوام درگیر این بازی شده بودم و برای تحمل اون زندگی کوفتی هر روز می شمردم ببینم چند امتیاز عقب یا جلو افتادم 

تا اینکه تحملم تموم شد و  این بازی مسخره را واگذار کردم  و شدم یه هویت مستقل با کلی امتیاز مخصوص خودم 

 الان خوبی یا ایرادهای تک تک اون دامادهای امتیاز بالا مشخص شده و هرکدوم کلی ایراد دارند با چندتایی  ویژگی خوب

کم کم دارند پیر و بازنشسته میشن و مایه عذاب همسر و بچه ها

مادرزنهاشون که خاله عمه هام هستند دیگه ظاهرسازی نمی کنند وگهگاهی بدیشونو تعریف میکنند 

مطمئنم هیچ کدومشون عشق  را تجربه نکردند حتی اون دو تا که وقتایی که میریم باغ مثل دوران نامزد بازیا یواشکی میرن قدم میزنند و با شناختی که ازشون دارم میدونم نصف حرفاشون غیبت دیگرانه 

این وسط چند تایی هم هستند که نه عشق را تجربه کردند نه پول نه اخلاق خوب ولی به هر دلیلی ادامه میدن 

پس کی برد این وسط؟ 

2408

پشت تلفن کلی برای مامانم توضیح میدم که دیروز باد اومد و  هوا آلوده نیست ولی تعطیلیم 

میگه به خاطر آنفولانزا بوده نه آلودگی 

الان خونه خاله ات اینا بودم فهیمه زنگ زده بود و گفت هوا تمیزه

و اینجور وقتاست که دلم می خواد سرمو بکوبونم به دیوار 

مادرٍ من پس من دارم چی میگم؟ 

2393

دوستای واقعی را شناختم 

2559

کره شمالی

2539

دو پرسش برای خودشناسی

1)اگر قرار باشد بابت کاری که انجام میدم دستمزد نگیرم آیا باز هم به کارم ادامه میدهم؟ اگر جور دیگه مالی تامین باشم آره

2)اگر تنها یک سال دیگر زنده بودم آیابه  کاری که هم اکنون انجام می دهم ادامه می دادم؟ قطعا ولی به صورت نیمه وقت

نتیجه:باید کارم را کم کنم 

2529

به یه چیز فکر می کنی و فرداش تبلیغاتش میاد

اتفاقی نیست. چون دفعه اول نیست جذب وچرندیات هم نیست 

پس چیه؟ نمایش ترومن

خیلی کثافتید که فکر می کنید ما نمی فهمیم

2526

لعنت به مدرسه که تا حالا به  حدودا 2000 تا از عصر جمعه هام گند زده 

2519

دیدی لحظه اول از یکی خوشت نمیادو بعدا میشه صمیمی ترین دوستت؟گول نخور

تجربه ی من که  نشون داده همون حس اولیه درست بوده و باید از اون آدم دوری کرد.بعدا یه جا چوب این دوستی را می خوری یا موندگار نیست